اميرعلياميرعلي، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

گل پسر مامان

ادم ها را مسخره نکنید . مسخره ها را ادم کنید😉

بدون عنوان

امیر علی این روزها با اسباب بازی هاش خوب سرگرم میشه حسابی عروسکهاش رو  دوست داره آنها رو بغل میکنه و با خودش این طرف و آن طرف میبره . موقع بازی با ماشینها صدا ی  "گون گون "در می آورد .راستی یاد گرفته به دایی "دا دا " میگوید و  اب خوردن با نی رو هم یاد گرفته است . چشم و گوش و زبان و دست وپا و دماغ را هم یاد گرفته و با دستش نشان می دهد . البته هروقت حوصله اش را داشته باشد.
8 آبان 1390

بدون عنوان

اين روزها خواهرم به همراه اميرحسين (گل پسر خواهرم) خانه مامان اينها امده اند . امير علي هم صبحها با اون حسابي بازي ميكنه و بهش خوش ميگذره .  كلي كارهاي جديد ياد گرفته ولي من حال و حوصله نوشتن انها را نداشتم اخه بيماري اميرحسين روي روحيه منهم اثر گذاشته . يكم از  توجه من به اميرعلي كم كرده .و كسل و بي حوصله كرده . خدا كنه امير حسين زودتر خوب شه  من كه همه اش دعا مي كنم. ديروز رضا براي امير علي شير خريده بود و اونها را اورد و گذاشت وسط حال . امير علي تا قوطي هاي شير را ديد به سمتشون رفت و شروع كرد به چيدن انها . يكي يكي قوطي ها را بر ميداشت و روي هم مي گذاشت . بعد از گذاشتن هر قوطي هم خودش رو تشويق مي كرد . 6 تا از ق...
4 آبان 1390
1